۱۳۸۹ تیر ۲۲, سه‌شنبه

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !


در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید


یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم


ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ

افشاگری

نمونه های از اقدامات خصمانه دشمنان که با هوشیاری مسئولان افشا گشته و دشمنان را در اهدف شوم خود ناکام گذاشت:

عصر ایران : رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری: مارکوپولو جاسوس بود!

(جراید)

بر اساس تحقیقات انجام گرفته و اطلاعات واصله، چند تن دیگر از جاسوسان و متخلفان و مظنونان به شرح زیر معرفی می شوند:

1- هاچ زنبور عسل: نامبرده یکی از زنبورهای بی هنر و بی سواد بوده که فرمول تهیه عسل طبیعی را بلد نبود، وی پس از مدتی به دروغ و با استفاده از رسانه های زنجیره ای خبر جعلی گم شدنش را منتشر کرد سپس به بهانه ی واهی پیدا کردن مادرش به کندوهای همسایه ها سر زد تا بتواند فضولی کند و راز ساختن عسل را از آنها کِش رفته و بدون رعایت حق کپی رایت(!) از این فرمول سوء استفاده کند!

2- پرین: وی یک دختر فراری بوده است و بدون آنکه گواهینامه ی الاغ سواری داشته باشد اقدام به سوار شدن بر پشت الاغی به نام «پاریکال» می کرد، پرین به دروغ مدعی شد به دنبال پدربزرگش است و به شهرهای زیادی سفر کرد و اطلاعات جمع آوری می نمود؛ قابل به ذکر است که پدربزرگ پرین یکی از کارخانه داران و مفسدان اقتصادی شهرشان محسوب می شود و مادرش عکاس بود که دلایل و علل و انگیزه ی گرفتن عکس توسط مادر پرین در دست بررسی است!

3- پدر پسر شجاع: از ایشان اطلاعات چندانی از او در دست نیست، وی کلا آدم مشکوکی بوده و نامبرده در هیچ کدام از قسمت های کارتون نام حقیقی اش را بیان نکرد. همواره این سئوال مهم وجود دارد که نام ایشان قبل از تولد پسرش چه بوده است؟! در همین رابطه تا به این لحظه شونصد نامه برای ایشان ارسال شده است که متاسفانه هنوز نام حقیقیش را بازگو ننموده و افکار عمومی را متنور(!) نکرده اند!

4- میگ میگ: وی در یک جایی که نمی دانیم کجاست آموزش دو میدانی دیده تا بتواند در مواقعی که احساس خطر می کند با سرعت زیاد اقدام به فرار کند، نامبرده همدستی "گرگ" دارد که به کمک وی دست به اقدامات تروریستی می زند، البته آنها در فیلم هایی که خودشان از این صحنه ها می گیرند اینگونه وانمود می کنند که گرگ مزبور قصد گرفتن میگ میگ را دارد که طبق یافته های ما اصلا اینگونه نیست!

- البته افرادی همچون «نل»، «واتو واتو»، «کارآگاه گجت» و ... نیز در لیست حضور داشتند که به دلیل کمبود جا صرفا به بیان مهمترین آنها پرداختیم.

آیا زنان می توانند شبان کلیسا شوند؟

زن بر طبق کلام خدا نمی تواند به عنوان کشيش دستگذاری گردد. پادشاهی خدا در کليسای وی برقرار است. در کليسای مسيح حکومت فقط تئوکراسی است يعنی حکومت خدا بر مردم ونه حکومت دمکراسی يعنی حکومت مردم بر مردم. خدا در کليسای خود پادشاه است. او سر است و ما بدن وی به عنوان کليسا می باشيم.

در اول قرنتيان باب 11 آية 3 می خوانيم:

" اما ميخواهم شما بدانيد که سر هر مرد مسيح است و سر زن مرد و سر مسيح خدا. "

جايگاه افراد در اين سلسله مراتب پادشاهی اول خدا، مسيح، مرد، و سپس زن است. همچنانکه در خانوادة زمينی نيز ابتدا مرد و سپس زن و بعد کودکان جای دارند.

اين سلسله مراتب به معنای تحقير زن نيست. آيا وقتی خدا مسيح را فرستاد ( يوحنا 3 : 16 ) پسر تحقير گشت و يا آن هنگام که مسيح روح القدس را فرستاد، چنين شد؟ زنان در بدن مسيح جايگاه والايی همچون کار کمک و معاونت را بر طبق نظارت شبان کليسا می توانند به عهده داشته باشند. چنانکه وقتی خدا آدم را آفريد فرمود معاونی نيز برای تو قرار می دهم که حوا ناميده شد.

يا بطور مثال می توان ذکر کرد که در عهد قديم، يهوه خدا کهانت را به مردان قبيلة لاوی محدود نمود و نه به زنان ايشان. يک کاهن نيز در عهد قديم نمی بينيم که زن باشد.

عده ای معتقدند که چون دبوره در عهد قديم داور بود، پس زن می تواند کشيش گردد. توجه داشته باشيم که خدا او را به عنوان داور قرار داد، نه آنکه امر کهانت قوم را به عهده بگيرد و يا بطور نمونه در امر کهانت در خيمة عبادت باشد.

عده ای نيز بر اين آيه تکيه می کنند تا نشان دهند که زن می تواند در جايگاه کشيشی قرار بگيرد، بطور مثال، در عهد جديد می خوانيم که يونانی و برده و آزاد و مرد و زن همه در مسيح عيسی يکی می باشند

( غلاطيان 3 : 28).

بله، ما نيز معتقد هستيم که همه يکی هستند و در چشمان خدا مرد و زن يک می باشند، اما اين امر اشاره بر جايگاه نمی کند. همه يکی هستند، اما جايگاهها بر حسب نظر خدا تعيين می گردد و فراموش نکنيم که کليسا متعلق به خدا است و او پادشاه می باشد.

همة ما برادران و خواهران در مسيح هستيم که دارای يک خداوند، يک ايمان و يک تعميد می باشيم و همگی از آن شرب روحانی که مسيح است، نوشانيده شده ايم. همگی در صورت پذيرش مسيح و کار وی بر روی صليب دارای همان روح القدسی هستيم که مسيح فرستاد.

جايگاه مرد و زن در بدن مسيح متفاوت است. اين امر مربوط به جايگاه است و نه هيچ چيز ديگری. در رسالات شبانی ( 1 و 2 تيموتائوس و تيطس) اين مهم بسيار آشکارا بيان شده است.

" پس اسقف بايد بی ملامت و صاحب يک زن و هوشيار و خردمند و صاحب نظام و مهمان نواز و راغب به تعليم باشد" ( 1 تيموتائوس 3 : 2 ). ( ترجمة قديم فارسی).

" اما کشيش بايد شخص نيک و درستی باشد تا کسی نتواند عيبی در او بيابد. او بايد شوهر وفادار يک زن باشد، خويشتندار بوده، عاقلانه فکر کند، منظم و خوش رفتار باشد، در خانه اش بايد به روی مهمان باز باشد و مشتاق تعليم کلام خدا باشد. " ( 1 تيموتائوس 3 : 2 ). ( ترجمة تفسيری فارسی).

دستگذاری کشيشان بر طبق کلام خدا بدعتی است که وارد کليساها شده است، همچنانکه همجنسگرايان چه زن و چه مرد دستگذاری می شوند و اين امر در بسياری از شبه کليساها امری عادی گشته است. در نهايت تنها سخن از اين می رود که باطن آدمی مهم است و يا آن هنگام که من از دستان ايشان عشاء مقدس را دريافت می کنم، فقط مسيح را در آنهنگام می بينيم. اين طرز تفکر از ديد خدا باطل است.

فرزند خدا در نور کلام راه می رود، عمل می کند و سلوک می نمايد. رد هر قسمت از کلام مسيح که خون ريخته شدة برة خدا بر آن است، به معنای رد خدا است.

آیا زنان میتوانند واعظ و شبان کلیسا باشند؟

سوال: آیا زنان میتوانند واعظ و شبان کلیسا باشند؟ کتابمقدس در رابطه با نقش زنان در خدمت موعظه و شبانی چه میگوید؟

جواب:
این روزها موضوع خدمت موعظه و شبانی زنان در کلیسا جنجالیترین و بحثانگیزترین موضوع روز میباشد. در نتیجه خیلی مهم است درک کنیم که این موضوع در مورد ضدیت مردان با زنان نیست. از یک طرف زنانی را میبینیم که معتقدند زنان نباید در مقام شبانی خدمت کنند چرا که کتابمقدس محدودیتهائی در این باره قائل است. و از طرف دیگر مَردانی هستند که معتقدند زنان میتوانند موعظه کنند و هیچ محدودیتی برای خدمت آنان وجود ندارد. پس، بحث این نیست که مردان برتری جنسی دارند و زنان باید مورد تبعیض واقع شوند. بلکه موضوع اصلی بحث تفسیر کلام خدا است.

در اول تیموتاوس 2 : 11 – 12 میخوانیم: "زن با سكوت، به كمال اطاعت تعليم گيرد. و زن را اجازت نمیدهم كه تعليم دهد يا بر شوهر مسلط شود بلكه در سكوت بماند". خداوند مقرر نموده که زنان و مردان در کلیسا وظایف متفاوتی داشته باشند. این نتیجۀ نحوۀ خلقت (تیموتاوس 2 : 13) و همان روشی است که بوسیلۀ آن گناه وارد جهان شد (دوم تیموتاوس 2 : 14). خداوند از طریق نوشتههای پولس، زنان را ازخدمت تعلیم روحانی و اقتدار بر مردان باز میدارد. و همین مورد باعث منع ورود زنان به خدمت شبانی میشود چرا که شبانی بطور قطع شامل موعظه، تعلیم، و داشتن اقتدار روحانی بر مردان است.

این تعلیم که زنان نمیتوانند وارد خدمت شبانی کلیسا شوند شدیداً مورد انتقاد قرار گرفته است. بعضیها گفتههای پولس را اینگونه تعبیر میکنند که پولس زنان را از تعلیم منع نموده زیرا در قرن اول، زنان عُمدتاًَ فاقد تحصیلات بودند. اما اول تیموتاوس 2 : 11 – 14 هرگز صحبت از شرایط تحصیلی نمیکند. اگر تحصیلات تنها معیار خدمت بود، اکثر شاگردان مسیح واجد شرایط برای خدمت نمیشدند! دومین ایرادی که مخالفین مطرح میکنند این است که پولس فقط زنان کلیسای شهر افسس را از تعلیم منع نموده است (پولس رسالۀ اول خود به تیموتاوس را خطاب به تیموتاوس، که شبان کلیسای افسس بود، نوشته است). شهر افسس از آن لحاظ مشهور بود که معبد آرتمیس (الاهه دروغین یونانی – رومی) در آنجا واقع بود. و در عبادت آرتمیس، زنان از اقتدار کامل برخوردار بودند. اما با این وجود، رساله اول تیموتاوس در هیچ جا از آرتمیس صحبت به میان نمیآورد؛ و پولس هرگز نمیگوید که عبادت آرتمیس دلیل محدودیتهائی است که وی در اول تیموتاوس 2 : 11 – 12 مطرح کرده است.

سومین ایراد رایج این است که ممانعت زنان از خدمت شبانی فقط شامل زنان شوهردار میباشد. این گروه معتقدند که چون کلمات یونانی بکار رفته در اول تیموتاوس 2 : 11 – 14 به زنان و شوهران اشاره دارد، پس نمیتواند دربرگیرندۀ زنان و مردان در حالت کلی باشد. اما ابتدائیترین مفهوم کلمات مذکور اشاره به زنان و مردان دارد. علاوه بر این، دقیقاً همین کلمات در آیات 8 – 10 بکار رفتهاند. آیا باید فقط شوهران، دستهای مقدّس را بدون غيظ و جدال برافراخته، در هر جا دعا كنند( آیه 8 )؟ و همچنين آیا فقط زنان شوهردار باید خويشتن را بيارايند به لباس مزيّن به حيا و پرهيز، ...كه دعوی دينداری می كنند به اعمال صالحه ( آیات 9 – 10 )؟ البته که نه!! آیات 8 – 10 به زنان و مردان در حالت کلی اشاره دارد؛ نه فقط زنان شوهردار. هیچ دلیلی وجود ندارد مبنی بر اینکه متن مندرج در آیات 11 – 14 فقط مختص زنان شوهردار باشد.


درکتاب اعمال رسولان باب 18، نامهای پرسكله و اكيلا به عنوان خادمین امین عیسی مسیح ذکر شده است. اسم پرسكله اول آمده است شاید به این دلیل که در کار خدمت برجستهتر از شوهرش بوده است. اما با این وجود، در هیچ جا اشاره نشده که پرسكله مبادرت به خدماتی نموده که با اصول اول تیموتاوس 2 : 11 – 14 در تضاد میباشد. پرسكله و اكيلا ، اپلس را به خانۀ خود آوردند وبا دقّت تمام طريق خدا را بدو آموختند (اعمال 18 : 26).

در رومیان 16 : 1 حتی فيبی به عنوان خادمه (شماس) بجای خادم در نظر گرفته شده است و به این مفهوم نیست که در کلیسا نقش معلم را ایفا میکرد. قابلیت تعلیم یکی از مشخصههای رهبران بود نه شماسان (اول تیموتاوس 3 : 1 - 13؛ تیطس 1 : 6 – 9). رهبران ،اسقفها ، شماسان چنین توصیف شده اند که باید "صاحب يك زن" باشند، "فرزندان خويش را در كمال وقار مطيع گرداند،" و "باوقار" باشند. علاوه بر این، هنگامی که پولس میخواهد در رسالاتش (اول تیموتاوس 3 : 1 - 13 و تیطس 1 : 6 – 9) در مورد رهبر، اسقف، و شماس صحبت کند، بطور متعدد از ضمائر مذکر استفاده میکند.

ساختار اول تیموتاوس 2 : 11 – 14 دلیل این بحث را کاملاً آشکار میکند. آیه 13 با کلمه "زیرا" آغاز میشود و همین کلمه دلیل اظهارات پولس در آیات 11 – 12 را روشن میکند. چرا زن نمیتواند تعليم دهد يا بر شوهر مسلط شود؟ زيرا كه آدم اوّل ساخته شد و بعد حوّا. و آدم فريب نخورد بلكه زن فريب خورده، در تقصير گرفتار شد. دلیل همین است. خدا در ابتدا آدم را خلق نمود و بعد حّوا را تا برای او معاونی باشد. همین نظمی که در آفرینش وجود دارد در شکل گیری جوامع انسانی و بنیاد خانواده (افسسیان 5 : 22 – 23) و کلیسا، کاربُردی جهانی یافته است. فریب خوردن حّوا نیز دلیلی است بر اینکه زن نباید در مقام شبانی خدمت کند و به لحاظ روحانی بر مَرد مسلط شود. این مورد عدّۀ بسیاری را متقاعد کرده است که زنان نباید تعلیم دهند چون احتمال دارد زودتر فریب شیطان را بخورند.

توانائی زنان بیشتر در ترحم، آموزش و کمک است. خدمات بسیاری در کلیسا متکی بر زنان است. زنان در کلیسا از دعا و نبوت کردن منع نشدهاند (اول قرنتیان 11 : 5). آنها فقط از داشتن تسلط روحانی بر مردان و تعلیم آنان منع شده اند. در هیچ جای کلام خدا زنان منع نشدهاند که ثمرۀ روحالقدس را بکار گیرند (اول قرنتیان باب 12). زنان نیز همچون مَردان دعوت شدهاند تا دیگران را خدمت نموده و ثمرات روحالقدس به ظهور رسانند (غلاطیان 5 : 22 – 23)، و خبر خوش انجیل را به گمشدگان برسانند (متی 28 : 18 – 20؛ اعمال 1 : 8؛ اول پطرس 3 : 15).

خداوند چنین مقرر نموده که در کلیسا فقط مَردان در مقام اقتدار و تعلیم روحانی خدا را خدمت نمایند. این به آن دلیل نیست که لزوماً مَردان معلمین بهتری هستند، و یا اینکه زنان پست تر و یا کم هوشترند (مسئله اصلاً این نیست). بلکه حقّ مطلب این است که این نقشۀ خدا برای عملکرد کلیساست. مقرر شده است که مَرد از طریق زندگی و سخنانش نمونه رهبری روحانی باشد. زن نقش آمرانۀ کمتری دارد. زنان تشویق شدهاند که زنان دیگر را تعلیم دهند (تیطس 2 : 3 – 5). همچنین کلام خدا، زنان را از تعلیم به کودکان منع نکرده است. تنها فعالیتی که زنان از آن منع شدهاند تعليم و مسلّط شدن بر مردان است. و بطور منطقی این مسئله شامل شبانی و موعظه نیز میشود. بهیچ وجه این مسئله باعث نمیشود که قدر و منزلت زنان کمتر شود بلکه بیشتر باعث میشود که آنها در خدمتی مشغول شوند که خدا آنها را به انجام آن فراخوانده و مستعد نموده است.

مسیح خداوند است

مسیح خداوند است